شرنگ شعر و شراب

شاعرانه های دیروز و امروز

شرنگ شعر و شراب

شاعرانه های دیروز و امروز

سیم اخر....

اسم پایتخت با خون می نویسم واسه یادداشت

تنها چیزی که تو دنیا روی پاهام نگهم داشت

سر و ته کنم تو جاده 

مقصدم ته همین جاست 

وسط برجای تهرون اضطراب شعر و رویاست

میگذره این روزا از ما،ما هم از گلایه هامون 

عادی می شن این حوادث 

اگه سختن اگه اسون 

توی پاییز مجاور.....وسطای ماه اذر

شد قرارمون که با هم بزنیم به سیم اخر.......

                                 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد